می دانی

ساخت وبلاگ

می گویم؛ 
- حال و احوالی که دارم را می دانی؟

می گوید؛ 
-می دانم

می گویم؛
- هرگز در زندگیم این همه آرام ،تسلیم نبوده ام

می گوید؛ 
- می دانم

می گویم؛ 
 -  گویا ،به جاده همواری رسیده ام...

می گوید؛
- می دانم

می گویم؛
گاه گاهی ابری تیره و تند بادی، هم از راه می رسد  که آن هم گذراست،

می گوید؛
- می دانم

می گویم؛
- برای اولین بار تکلیفم را می دانم،زندگی کردن...

می گوید؛
- می دانم

می گویم؛
- به جایی رسیده ام که ،میان دور و نزدیک ،میان خنده و گریه  و میان ابتدا و انتها، میان داشتن و نداشتن تفاوتی نیست.

می گوید؛ 
- می دانم

می گویم 
- می دانی؟

می گوید؛
- می دانم

می گویم؛
- شاید دلیل همه اینها دانستن توست؟

می گوید ؛
-می دانم
 
هردو می خندیم...

بی خبر...
ما را در سایت بی خبر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mminoosamana بازدید : 110 تاريخ : جمعه 3 تير 1401 ساعت: 5:33