گفتم :"ای عشق،من ازچیز دگر می ترسم"
گفت:"آن چیز دگرنیست دگر، هیچ مگو.
من به گوش تو سخن های نهان خواهم گفت
سر بجنبان که بلی،جز که به سر هیچ مگو."
گفتم:"ای دل،چه مه ست این؟"دل اشارت می کرد
که"نه اندازۀ توست این، بگذر، هیچ مگو."
بی خبر...برچسب : نویسنده : mminoosamana بازدید : 183