مسافر کوچک

ساخت وبلاگ

مسافرم !
شنیدم شب گذشته سیارکی از فاصله ای نزدیک از کنار زمین گذشته است ، حتم دارم تنها مسافر آن جرم نورانی و شعله ور تو بوده ای، مسافر کوچک من ، تو هم در سیارک ات یک گل سرخ مغرور و یک آتشفشان کوچک که مثل دود کشی دود می کند ، داری؟
با اینکه چشم انتظارت هستم ، خوشحالم که مثل شازده کوچولو در زمین فرود نیامدی ، زمین امن نیست ، همانجا بمان و در کهکشان به دور مدار خودت بچرخ و گاهگاهی از دور برای من دستی تکان بده ، می دانی که می بینمت.
دلبندم ،در سیارک ات ، در تنهایی در کنار گل سرخ مغرورت ،کم کم به بار می نشینی و همچون ماه روشنی بخش شب های سیاه و ظلمانی می شوی...
مسافر عزیزم ،دلم می خواهد امروز دنیا خواب بماند و بیدار نشود ،بمبی بر سر کودکی نیفتد، پناهنده ای را به زور بیرون نکنند ،زلزله و سیلی ، رخ ندهد ، مردم بر سر عقیده با هم نجنگ اند، چرا که هیچ عقیده ای ،مقدس تر از جان آدمی نیست ،ای کاش دنیا خواب بماند تا ، لااقل امروز ،کسی گرسنه ،برهنه و محروم نباشد ... امروز کسی بیمار و پیر نشود ،
کسی نمیرد ،

فقط امروز ،
ای کاش...
امروز دنیا خواب بماند ...

بی خبر...
ما را در سایت بی خبر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mminoosamana بازدید : 38 تاريخ : دوشنبه 15 آبان 1402 ساعت: 14:57