محبوبم!
می دانی؛
وقتی ،در خانه یا پنجره ات
را باز می کنی که به
کوچه ای که من در آن سرگردانم،
نگاهی بیندازی ،
پنهان می شوم؟
می دانی؛
تاب نگاهت را ندارم...
چون عادت کرده ام،
دزدکی نگاهت کنم ؛
و هر وقت به من نگاه می کنی
نگاهم را بدزدم،
محبوبم!
لعنت به عادت
که مرا با آسمان ابری
آشنا کرد
و از روزهای آفتابی
ترساند...
برچسب : نویسنده : mminoosamana بازدید : 28