رها

ساخت وبلاگ
بعد از چند سال ،برای اولین بار احساس رهایی می کنم،
رها از هر احساس عاطفی چسبنده
رها از قید و بند بر دست و پایم
رها از احساس دین و وظیفه
رها از احساس گناه
رها از توهم عاشقی

از امروز ،رها تر از همیشه زندگی می کنم،
مهم نیست چقدر زنده خواهم ماند،
تلاش می کنم با ذهنی ساکت و آرام فقط از هر لحظه لحظه ی زندگیم لذت ببرم.
فرصت سوزی ها وحسرت های گذشته، و خطاهای نا بخشودنی ام را از یاد می برم و فراموش می کنم،
فارغ از نگرانی و دلواپسی از آینده ی نامعلوم ، سعی می کنم سالکی واقعی باشم،
خدایا فقط از تو یاری می جویم...

اگر لطف خداوند شامل حالمان شود،بعد از سالها عذاب و رنج به جایی می رسیم که
داشتن و نداشتن
گریه و خنده
ایمان و شک
دست پر داشتن با دستان خالی

همه با هم یکی می شود، و یاد می گیریم که فقط بخندیم ،در حالیکه حلقه اشک در چشمانمان موج می زند،
دستان پر و خالی را نشان کسی ندهیم چرا که هر دو یک معنا پیدا می کنند،
در باره ایمان و نا باوری کسی نپرسیم.
عشق بورزیم بی خیال همه ی
عصبانیت ها و نفرتی که کنارمان ،خانه کرده ....
اگر لطف خدا شامل حالمان شود...

آخ اگه بارون بزنه

بی خبر...
ما را در سایت بی خبر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mminoosamana بازدید : 154 تاريخ : دوشنبه 22 بهمن 1397 ساعت: 22:08